نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
نویسنده و پژوهشگر دفاع مقدس، ایران
چکیده
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
-
The arenas of Islamic revolution and Holy Defense have been filled with the presence and role-playing of women who, along with men, have made a great contribution to the sacrifice and preservation of this land. In the eight years of the Holy Defense (1359-1367), women entered the battle scene together with men and in various fields of support, care and nursing of the wounded, management and development of resistance movements, persuasion and encouragement of men by accepting responsibility and performing duties instead of men and providing the ground for the presence of men to play an active and continuous role in the war, taking care of children and maintaining the warm heart of the family and other things played a very important role in the war. Oral history, by mentioning the various angles of women`s presence and the issues facing them, is one of the tools that can portray the role of women in the holy defense in a wider way. The process of collecting and compiling women's oral history is facing obstacles, some of which are common between men's and women's oral history, and some of them are different from men's oral history in terms of the type of preparation and compilation. These barriers are either social or include things that are influenced by the form and structural elements of oral history. This article attempts to examine the effect of a set of women's obstacles in the Holy Defense by adopting the views of experts, researchers, and the authors' empirical views during several years of activity in this field, which causes damages in the final output. These obstacles include the restrictions on interviewing women due to various cultural, and ethnic reasons, or the fact that the interviewer should preferably be a woman and familiar with the subject of conversation and have common cultural and ethnic roots, the emotional nature of most women, and in some cases the feeling overpowering the narrative and how to control these cases, the preoccupations of housework and raising women's children, and considering these cases in determining the time, duration, and place of interviews. In addition to the mentioned cases, the common obstacles to men's and women's oral history include the passage of time, not being seen, lack of attention to the correct selection of the narrator, the weakness in the interview process, the weakness in the oral expression of events, the unwanted distortion of facts, the unavailability of documents, the effects of custodian organizations and institutions, and various approaches in the way of compilation and presentation of oral history. The goal is to increase the quality of preparation and compilation of oral history by recognizing the obstacles affecting the process of women's oral history in Holy Defense and solving them by using appropriate solutions according to the conditions so that the final product is more consistent with scientific and technical standards.
کلیدواژهها [English]
مقدمه
یکی از مهمترین جنگهای تاریخ معاصر ایران، جنگ عراق علیه ایران (1367-1359) است که در ایران از آن با نامهای دفاع مقدس، جنگ تحمیلی و جنگ هشت ساله یاد میشود؛ اما بین کشورهای عربی با نام قادسیه صدام شناخته میشود که بیانکنندة رویکرد و نوع نگاه آنها به این جنگ است. این جنگ با دستور صدام حسین و حمله نیروهای نظامی عراق در شهریور 1359 به ایران بهطور رسمی آغاز شد و پس از هشت سال جنگ، با پذیرش قطعنامه 598 از سوی ایران در مرداد ماه سال 1367 اعلام آتشبس دوطرفه شد. توجه به ضبط و ثبت تاریخ شفاهی دفاع مقدس مسئولیتی اجتماعی است. با شروع جنگ، زنان وارد عرصه دفاع مقدس شدند و تلاش کردند در کنار مردان، بخشی از بار جنگ را به دوش بکشند و در همین راستا جلوههایی از ایثار و حماسه را به نمایش گذاشتند. آنان بهعنوان نیمی از پیکره جامعه، نقش پررنگی در تاریخ دفاع مقدس بر عهده داشتند؛ اما این نقش در بسیاری از موارد مغفول مانده است و ابعاد مختلف این حضور بررسی نشده است. همچنین نبود اسناد کافی از نقش آفرینی زنان در دفاع مقدس، اهمیت تاریخ شفاهی را در این زمینه برجستهتر میکند و مجال پرداختن به زوایای گوناگون و جزئیات بیشتری از حضور زنان را فراهم میکند؛ اما شیوه اجرا و معیارهای تأثیرگذار بر آن میتوانند آسیبهایی را در گردآوری و تدوین تاریخ شفاهی به همراه داشته باشند که بهمنظور شناسایی و کاهش آسیبها، موانع تاریخ شفاهی زنان در دفاع مقدس بررسی میشوند.
نقش زنان در دفاع مقدس
در شرایط دفاع یک ملت در برابر حمله دشمن، تنها اعزام مردان به صحنه نبرد، ضامن پیروزی نخواهد بود؛ بلکه حمایت و پشتیبانی از نبرد، تحریک و تشویق مردان به حضور مداوم در جبهه، مراقبت از کودکان و حفظ کانون گرم خانواده، مراقبت و پرستاری از مجروحان، حفظ سنگرهای پشت جبهه و حتی تشکیل، اداره و توسعه نهضتهای مقاومت و بسیاری موارد دیگر، ازجمله عوامل مهمی هستند که تأثیر مستقیمی بر سرنوشت جنگ دارند. همسران و مادران جانبازان بالای 70 درصد، قطع نخاع و جانباز اعصاب و روان، تا سالهای متمادی پس از جنگ، زندگیشان تحتتأثیر جنگ و عواقب آن است (جدیدی، 1393: 66). پس گزافه نیست اگر ادعا کنیم بخش چشمگیری از دفاع مقدس بیانکنندة ایمان، رشادت، ایثارگری و صبوری زنان است که گامبهگام با مردان پیش رفتهاند؛ زیرا در بیشتر داستانهای دفاع مقدس با نقش زنانی روبهرو میشویم که چه در دوران دفاع مقدس و چه پس از آن تأثیر مهمی بر وقایع و روند جریانهای آن گذاشتهاند (شریفپور و لشکری، 1389: 173)؛ بنابراین، زنان با ساحتهای وجودی مانند نقش مادری، همسری و خواهری در صحنههای مختلف اجتماع و بهطور مشخص موضوع این پژوهش که دفاع مقدس است، ایفاگر نقشی اساسیاند.
تاریخ شفاهی
تاریخ شفاهی یکی از شیوههای گردآوری اطلاعات در تاریخ معاصر است که وقایع تاریخی را براساس دیدگاهها، شنیدهها و عملکرد شاهدان، ناظران و فعالان آنها شرح میدهد و شناسایی میکند. در فرایند مصاحبه تاریخ شفاهی دو عامل مصاحبهکننده و راوی ارتباطی تنگاتنگ مییابند و مصاحبهکننده بهعنوان یک شنوندة فعال نقشی اساسی دارد تا مصاحبهشونده (راوی) در فضایی آرام و بیدغدغه، دیدگاهها و شنیدههای خود را شرح و بسط دهد. بدیهی است نقش مصاحبهکننده در این میان، نقشی فعال و پویاست و گفتمان متقابل مصاحبهکننده و راوی با بهکارگیری شیوههای اصولی و استاندارد مصاحبه تاریخ شفاهی به آشکارشدن زوایای پنهان تاریخ و بازسازی دوبارة آن منجر میشود (سازمان اسناد و کتابخانه ملی: تاریخ شفاهی). هر گـروه اجتمـاعی حامـل اطلاعاتی است که لزومـاً گـروههـای اجتمـاعی دیگـر حاملان آن نیستند (مسعودینژاد، 1387: 153)؛ بنابراین، در تاریخ شفاهی به دور از معطوفشدن به گروه خاص باید گردآوری در سطوح مختلف جامعه شکل بگیرد.
دلیل اهمیت و جذابیت تاریخ شفاهی این است که در سطوح متعددش تازگی دارد و علاوه بر اینکه نوع غیرمعمولی از شـواهد را مــیشناســاند، منــابع مختلفــی را برای پژوهشگر فراهم میکند، بخشهای مختلف (غالباً در دسترس کمتر) حوزة تاریخی را دسترسپذیر و زوایـای جدیدی از تفسیر را مطـرح مـیکنـد. هماننـد بـسیاری دیگر از ابداعات تاریخنگاری، تاریخ شـفاهی در نتیجـۀ پیشرفتهای فنی، بهویـژه میکـروفن و ضـبط صـوت اهمیت یافـت. ایـن وسـایل بـرای پژوهـشگر، مستندسازی مصاحبه بـا منبـع خبـر را آسان کرد (اسـتنفورد، 1384: 266).
ثبت وقایع و رخدادهای تاریخی روشی برای حفظ و انعکاس یک رویداد بهمنظور انتقال آن به نسلهای آینده است؛ ازاینرو، بشر برای انتقال فرهنگها، رویدادها و معرفی شخصیتها در زمانهای مختلف از روشهای متفاوتی بهره گرفته است تا بودن خود را ثابت کند. تاریخ شفاهی روش جمعآوری اطلاعات تاریخی دوره معاصر است؛ در صورتی که به شکل علمی و صحیح انجام شود مکملی برای اسناد مکتوب است و میتواند توصیف جامعتری از رخداد را برای ما مشخص کند. رویکرد در تاریخ شفاهی به دو شکل است. 1- موضوعمحور (بررسی یک واقعه یا رخداد برگرفته از بیان چند راوی)؛ 2- فردمحور (بررسی رخدادهایی که برای یک فرد به وقوع میپیوندد) (رحیمی، 1397: 24)؛ بنابراین، تاریخ شفاهی به زبان ساده یعنی انجام مصاحبه هدفمند از مطلعین یا شاهدان یک واقعه تاریخی با تأکید بر زمان، مکان و چگونگی وقوع که شیوة ارائه آن میتواند به گونههای متفاوت صوتی، تصویری، مکتوب و ترکیبی از اینها باشد. مصاحبهشونده یا راوی واقعه، مصاحبهکننده و تدوینگر در تاریخ شفاهی نقش ایفا میکنند تا بازسازی دوبارة یک اتفاق تاریخی را رقم بزنند.
تاریخ شفاهی دفاع مقدس
تاریخ شفاهی با خاطرات شفاهی تفاوت دارد. آنچه بهعنوان خاطرات شفاهی مردم در دفاع مقدس تولید شده است، بنا به نظر دهقان، بیش از آنکه به رخدادها و وقایع جنگ بپردازد، دشوارىهاى آن به هنگام هجوم را مطرح میکند؛ اما نوشتههاى نویسندگان گروههاى مردمى، خاطرات و یادداشتها به هنگام جنگ، بهدلیل برخوردارى از جزئىپردازى و حس انساندوستى، جزء میراث مکتوب کشور شمرده مىشوند (دهقان، 1386: 45). این نوشتهها میتوانند انتقالدهندة مشکلات و خاطراتی از جنگ باشند؛ اما بهدلیل برخوردارنبودن از یک روال هدفمند و مستند بهطور کامل نمیتوان از آنها بهعنوان تاریخ شفاهی نام برد؛ زیرا تاریخ شفاهی فرایندی دوسویه یا چندسویه است که در چهارچوب مشخصی انجام میگیرد. بنابراین، نمیتوان تاریخ شفاهی را بیانهای برگرفته از دانش راوی تلقی کرد؛ بلکه مدرکی است که ساختار سؤالات پرسیدهشده و پاسخهای آنها را منعکس میکند. به همین دلیل، مستندکردن تمام مراحل تولید و پردازش مصاحبه اهمیت دارد تا به درک آیندگان از وضعیت انجام این ارتباط کمک کند و ضبط و ثبت مصاحبهها مدرک روشن بر آن چیزی است که راوی ادعا کرده است و قابلیت ارزیابی دارد.
همچنین در رویکرد تاریخ شفاهی، یافتهها و دادهها ضمن در اختیار گذاشتن اطلاعات پایه در تاریخشناسی جنگ، امکان بهرهمندی از نظرگاههای متفاوت و متعدد را فراهم کرده است و همین ویژگی، امکان شناخت هرچه بیشتر واقعه را برای محققان آسان میکند؛ بنابراین، خاطره گفتهها و خاطره نوشتههای جنگ برای رسیدن به عرصه تاریخ شفاهی جنگ باید فراتر از ماهیت و کارکرد ادبی در معنی تاریخ با عنایت به گستره موضوعی تاریخ جنگ، موجودیت و معنایی دیگر پیدا کنند (کمری،121:1390). در دهه اخیر میزان توجه به تاریخ شفاهی دفاع مقدس و دستیابی به منابع اصلی و شاهدان عینی رشد خوبی داشته است؛ اما نیاز است با یک برنامهریزی صحیح، زوایای گوناگون دفاع مقدس برای آیندگان ثبت و ضبط شود.
تاریخ شفاهی زنان در دفاع مقدس
زنان، نیمی از جمعیت کشور، با توجه به نقشی که در دفاع مقدس داشتهاند، میتوانند به روند تکمیل تاریخ دفاع مقدس کمک بزرگی کنند و زوایای پنهان و دیدهنشده را بهعنوان سندهای تحقیقی و نقلی آشکار کنند. آنها بهعنوان مادر، همسر و خواهر از اعزامها، تشییع پیکر شهدا، حضور و مشارکت خودجوش در کارگاههای ستاد پشتیبانی جبهه، جمعآوری کمکهای مردمی، حضور در خط مقدم و شرکت در رزم و بسیاری کارکردهای دیگر، خاطراتی را نقل میکنند که تکمیلکنندة پازل تاریخ شفاهی دفاع مقدس است. این قشر از جامعه تنها کسانیاند که میتوانند فشارهای روانی و ناملایمات عاطفی ناشی از جنگ و روحیهبخشی به رزمندگان را به بهترین نوع ممکن انتقال دهند.
تعداد کتابهای تاریخی با محوریت نقش زنان در دفاع مقدس بسیار کم است و تولیدات نیز بیشتر معطوف به خاطرهنگاری است، نه رویکرد تاریخنگاری.
آسیبشناسی تاریخ شفاهی
آسیب در لغت معانی مختلفی دارد از قبیل: زخم، کوب، ضربه، زیان، آفت و بلا و غیره؛ اما در اصطلاح جامعهشناسی عبارت است از مطالعه نابسامانی و اختلال و عدم تعادل و هماهنگی در کارکردهای مربوط به کالبد حیات اجتماعی انسانها (صدیق سروستانی، 1387: 16). آسیبشناسی در همه کارها لازم است وگرنه آن کار از سیر اصلی خود منحرف میشود. تاریخ شفاهی نیز از آسیبشناسی مستثنی نیست و باید موانع و مشکلات موجود در مسیر انجام آن شناسایی و رفع شود. آسیبها که از موانع موجود نشئت میگیرند، باید از دو زاویه بررسی شوند: نخست، در مباحث کلی مانند برنامهریزی و فراهمکردن زیرساختهایی است که برای این دانش اندیشیده و اعمال شدهاند و دیگری مبحث روششناسی و شیوة مصاحبه و سازماندهی روایت شفاهی است. در این پژوهش منظور از آسیبشناسی تاریخ شفاهی درواقع بررسی موانع و مشکلات موجود و مجموع عوامل مؤثری است که باعث میشوند نتیجه مطلوب و آنچه هدف اصلی تاریخ شفاهی است، به دست نیاید. این موانع یا جنبه اجتماعی دارند یا موانعیاند که از فرم و عناصر ساختاری تاریخ شفاهی تأثیرپذیرند که در ادامه برخی از این عناصر مهم بررسی خواهند شد.
چالشهای تاریخ شفاهی دفاع مقدس
تاریخ شفاهی بهعنوان روش تحقیقی که در ارتباط با انسانهاست و موضوع روایت، راوی و مصاحبهکننده، انسان و دارای اختیار، قدرت تعقل، تجزیه و تحلیل و بررسیاند، چالشهایی متفاوت با روشهای دیگر جمعآوری اطلاعات دارند. حساسیت مواجهه با آنها نیز بیشتر است؛ زیرا متنی تولید میشود که برای نگارش تاریخ است. مهمترین چالشهای تاریخ شفاهی عبارتاند از:
در دورانی که موضوعات مختلف و متعددی برای طرح وجود دارند و بیشتر افرادی در کانون توجه قرار میگیرند که ویژگی یا موقعیت خاص داشته باشند. بسیاری از افراد هستند که تجربیات، زندگی و اتفاقات مختلفی را گذراندهاند که ارزش ثبت تاریخی دارند. این افراد که به دلایل مختلف شخصیتی، اجتماعی یا برخی نگرشهای خاص در سایه به سر میبرند، اگر به کمک تاریخ شفاهی معرفی و شناسانده شوند (که البته رسالت تاریخ شفاهی نیز معرفی و شناساندن افراد و گروههای کمتر دیده شده است)، میتوانند به ترسیم تصویر بهتر و کاملتری از دوران دفاع مقدس کمک کنند.
راوی نیز باید ویژگیهای مشخصی داشته باشد که برای مصاحبه گزینش شود. بدیهیترین ویژگی، حضور در مکان حادثه در زمان وقوع است یا فردی که موضوع طرح تاریخ شفاهی است را بشناسد و با او در ارتباط باشد. همچنین از سلامت حافظه برخوردار باشد و بتواند آنان را بازگو کند. راستگو و قابل اعتماد باشد؛ یعنی به درستگفتاری شناختهشده باشد. کسی که مدام سخنان بیمنطق و ناسازگار با عقل میگوید گزینه مناسبی برای مصاحبه نیست. به مصاحبه تمایل داشته یا متقاعد شده باشد که با او مصاحبه شود.
مصاحبه رکن اصلی در تاریخ شفاهی است که صرفاً برای به دست آوردن خبر نیست؛ بلکه هدف، جمعآوری اطلاعات دقیق همراه با رعایت موازین تاریخ شفاهی است و بیشتر با هدف نگهداری اطلاعات شفاف صورت میگیرد تا انتشار خبر (حسن آبادی، 1385: 74). بهرهگیری از نیروی متخصص و پرداختن علمی به مسائل مربوط به مصاحبه در تاریخ شفاهی ضروری است. کمبود تجربه کافی و نبود نیروی ماهر باعث شده است کار تاریخنگاری به کندی دنبال شود و گاهی غیرعلمی جلوه کند (نورانی و محمدی نرگسی، 1393).
مصاحبهکننده باید در خصوص موضوع روایت اطلاعات جامع و کافی داشته باشد تا بتواند با همراهی، زوایای گوناگونی از حادثه را از محفوظات ذهنی مصاحبهشونده بیرون بکشد و این امر در برخی مواقع ترسیمکنندة یک خط قرمز برای راوی است تا با علم به اینکه مصاحبهکننده از موضوع اطلاع کافی دارد، او را از پرداختن به مبالغه باز دارد. آگاهی مصاحبهکننده دربارة موضوعی که روایت میشود، در اصلاح اشتباهات احتمالی راوی ازجمله نامها، مکانها و زمان یک رخداد دارای اهمیت است. خاطره در ذهن راوی درونی است و این مصاحبهکننده است که باید خروج درونیها را با پرسشهای خود تسهیل کند. مصاحبهکننده باید نظر بدهد و تحلیل بررسی کند تا ذهن مصاحبهشونده تحریک شود و ناگفتههایش را با زوایای گوناگون به یاد آورد. گاهی در مصاحبة زنان، جنسیت مصاحبهکننده میتواند بر مصاحبه تأثیر بگذارد؛ برای مثال، یک راوی زن برای بیان و همراهی با یک پرسشگر از جنس خود راحتتر میتواند مسائل را بیان کند.
ما باید بگذاریم مصاحبهشونده با سرعت خود حرکت کند؛ هرچند از دید مصاحبهکننده سرعت کند باشد. پرهیز از پرحرفی مصاحبهکننده و ایجاد یک رابطه خوب و صمیمانه و جلب اعتماد مصاحبهشونده اهمیت زیادی دارد (نیک نقش، 1384: 90). عوامل دیگر همچون شرایط محیطی (فضای مصاحبه)، شرایط زمانی (موقعیتی که راوی در آن قرار دارد)، شناخت و بهرهگیری از ابزار و وسایل مناسب در فرایند مصاحبه، چالشیشدن مصاحبه و معافیت از تبادل صحیح روایتها، ساختار ناکارآمد سؤالها، تحلیلکردن به جای روایت و ... نیز بر فرایند مصاحبه نقش بهسزایی دارند.
ماهیت گردآوری تاریخ شفاهی بیان نقلی یا بهرهمندی از قدرت بیان و گفتار است؛ بنابراین، عواملی همچون فن بیان، میزان تحصیلات، لهجههای بومی و زبانهای غیررسمی تأثیر بهسزایی در شیوة ارائه و بازروایی حوادث دارند.
نوع تلقی راوی از اینکه اطلاعاتی که ارائه میکند به موضوع ارتباطی ندارند یا اطلاعات کافی و پذیرفتنی نیستند، از عوامل مؤثر در بیان محفوظات ذهنی روایتگر تاریخ شفاهی است. گاهی مواقع در حوزه تاریخ شفاهی زنان، راوی بهدلیل بازتاب، ملالآوربودن و تجدید خاطرات تلخ با توجه به دخیلبودن عاطفه، از بیان حوادث سر باز میزند.
بعضی مواقع راوی بهدلیل اشتباهکردن در زمان وقوع اتفاقات یا نزدیکبودن زمان وقوع اتفاقات، مکان مشترک در عملیاتهای مختلف، حضور افراد مشخص در زمان و مکانهای مختلف مانند حضور فرماندهان و سخنان آنان در عملیاتهای مختلف در یک منطقه عملیاتی مشترک و عواملی مانند در بیان روایات اشتباه میکند که نتیجة آن تحریف ناخواسته در روایت است. علت دیگر به خاطر نیاوردن است که در مواردی چون فکر میشود ممکن است مانند واقعه مشابه دیگر باشد آن به جای این روایت میشود. در مواقعی نیز اطلاعنداشتن فرد از ابعاد مختلف موضوع و سیر حوادث، باعث تحریف ناخواسته و بزرگنمایی یا کوچکنمایی میشود. همچنین بیماری یا کهولت سن میتواند موجب تحریف در روایت شود.
به همان اندازه که اسناد مکتوب ارزش تاریخی و تحقیقی دارند، تاریخ شفاهی نیز با ارائه زوایای گوناگونی از واقعه به روایت تاریخ کمک میکند. وجود اسناد در تکمیل تاریخ شفاهی از دو جنبه اهمیت دارد: نخست، مصاحبهکننده با رجوع به اسناد و مدارک یک حادثه تاریخی اطلاعاتی ضمنی حاصل میکند تا در جریان مصاحبه با آگاهی از زمان دقیق، مکانها، حوادث تاریخی و ... فرایند مصاحبه را دنبال و مدیریت کند. همچنین پس از انجام مصاحبه و در راستای تدوین تاریخ شفاهی، مصاحبهکننده میتواند با رجوع به اسناد و مدارک مرتبط و مرور کالکها، گزارشها، اسناد و واکاوی ابعاد گوناگون یک رخداد با مقایسه آن با روایت، به یک راستیآزمایی در محتوا دست یابد. مشکل اینجاست که دربارة فعالیتهای زنان در دفاع مقدس به دلایل مختلف اسناد و مدارک بسیار کمی وجود دارد و علت آن را میتوان در مواردی از قبیل داوطلبانهبودن بسیاری از فعالیتهای زنان (حضور در کارگاههای همگام با جبهه، کارگاههای امداد هلالاحمر و جمعآوری کمکهای مردمی) و نبود سازماندهی سازمانی دانست که کار را برای تدوینگر تاریخ شفاهی زنان با مشکل مواجه خواهد کرد؛ البته در مواردی با بهرهگیری از روایت سایر افراد مطلع و بررسی شواهد تا حدودی میتوان این نقص را برطرف کرد.
چالشهای تاریخ شفاهی زنان در دفاع مقدس
برای انجام بهتر مصاحبه و درک متقابل مصاحبهشونده و مصاحبهکننده پیشنهاد میشود هر دو جنسیت یکسان داشته باشند. با توجه به اینکه تاریخ شفاهی زنان در دفاع مقدس نیز از موضوعات تخصصی است، این ضرورت بیشتر است که مصاحبهکننده خانم باشد تا به راحتی بتوانند دربارة مسائل مختلف مانند احساسات مصاحبهشونده در زمان وقوع حوادث، مسائل خانوادگی، مسائل حضور زنان در دفاع مقدس و ... صحبت کنند. همچنین اگر مصاحبهکننده و مصاحبهشونده دارای ریشههای فرهنگی و قومی مشترک باشند، در پیشبرد اهداف مصاحبه راحتترند و احساس مشترکی خواهند داشت. با توجه به تمام موارد گفتهشده، وجود خانم مصاحبهکننده علاقهمند به موضوع انتخابی، مسلط به مصاحبه فعال، دارای ریشههای فرهنگی و قومی مشترک که زمان و امکان مصاحبه را داشته باشد، مهم است. با توجه به تفاوت نوع نگاه زنان و مردان به موضوعات مختلف که از ویژگیهای ذاتی آنان است، میتوان در مراحل تدوین کار از مشورت مردان نیز کمک گرفت. این کار در رابطه با تمام کارهای تاریخ شفاهی پیشنهاد میشود تا تکمیلکنندة نظرات و نوع نگاههای همدیگر باشند؛ برای مثال، زنان نسبت به مردان به جزئیات دقت بیشتری دارند و به روابط علت و معلولی و چرایی حوادث بیشتر توجه میکنند.
زنان در بیان خود از احساس خود کمک میگیرند؛ موضوعاتی مانند دفاع مقدس احساسیاند؛ حس قهرمانی، دفاع از موجودیت و وطن، ناملایماتی که افراد در دفاع مقدس دیدند، مانند شهادت، مجروحیت، اسارت و مفقودشدن عزیزان و ... احساسات انسانها را برمیانگیزد؛ چه مصاحبهکننده باشید، چه مصاحبهگر. فرد مصاحبهگر علاوه بر اینکه باید این احساسات را به خوبی بشناسد، باید بداند در چه مواقعی و در چه بزنگاهی از آنها استفاده کند و چه موقع باید آنان را مهار کند و نگذارد احساسات بر روایت غلبه کنند؛ برای مثال، دربارة عملیاتها و مجروحان جنگی باید احساسات را کنترل کند و به روایت مستند حوادث بپردازد. این به معنای این نیست که احساس نداشته باشد؛ بلکه به این معناست که آنان را بشناسد و سعی درکنترل آنها داشته باشد. فردی که عزیزی را در عملیاتی از دست داده، طبیعی است نسبت به آن عملیات حس منفی داشته باشد یا موفقنبودن در آن عملیات را نپذیرد؛ بهتر است در این موارد از سؤال مستقیم در رابطه با میزان موفقیت عملیات خودداری کرد؛ زیرا با پاسخ مشخصی مواجه میشویم؛ اما با ریز و جزئی کردن سؤالات و دریافت پاسخهای مصاحبهشونده، میتوان به هدف دربارة ارزیابی آن عملیات رسید.
رعایت زمان مصاحبه و مدت زمانی که برای هر مصاحبه لازم است، در تاریخ شفاهی اهمیت دارد و نشاندهندة احترام متقابل مصاحبهشونده و مصاحبهکننده است و معمولاً مصاحبهشونده زمانی را برای مصاحبه انتخاب میکند که برایش مساعدتر است. زنان با توجه به مسئولیتهای خانهداری، بچهداری و ...، چه شاغل باشند و چه شاغل نباشند، در مدیریت زمان، محدودیت بیشتری نسبت به مردان دارند. در تنظیم زمان مصاحبه، زمان مهم است تا مزاحمتی برای زندگی شخصی و کاری مصاحبهشونده ایجاد نشود و مصاحبهکننده باید در تنظیم زمان مصاحبه همکاری کند. ممکن است فردی فقط در یک زمان مشخص بتواند مصاحبه کند؛ در این صورت مصاحبهکننده باید با احترام بپذیرد. در موارد متعددی، زمان مصاحبه از قبل تنظیم شده است؛ اما قبل از مصاحبه تغییر میکند؛ این امر دربارة افرادی که مسئولیت بر عهده دارند و خانمها بیشتر مشاهده میشود؛ زیرا بخشی از برنامهشان در اختیار خودشان نیست و به هماهنگی با دیگران مربوط است. همچنین دربارة طول مدت مصاحبه نیز مصاحبهکننده وظیفه دارد با مصاحبهشونده همکاری کند و اصرار برای طولانیبودن زمانهای مصاحبه و زودتر به نتیجه رسیدن کار، در کیفیت مصاحبهها تأثیر منفی دارند. یکی از ویژگیهای اصلی مصاحبهکننده داشتن حوصله و صبر است. زنان نیز با توجه به مسئولیتهایشان ممکن است نتوانند زمان زیادی را به یک مصاحبه اختصاص دهند که باید به آنها توجه داشت.
انتخاب مکان مناسب برای مصاحبه از اهمیت برخوردار است؛ بهطوریکه صداهای مزاحم در آن کم باشد، از تهویه و نور کافی برخوردار باشد و بهطور خلاصه بتوان به راحتی مصاحبه کرد. در انتخاب مکان مصاحبه چندین راه پیشنهاد میشود؛ مکانی توسط سازمان متولی برای مصاحبه در نظر گرفته شود یا در جایی مانند منزل شخصی مصاحبهشونده باشد. در انتخاب مکان مصاحبه، رضایت مصاحبهشونده برای حضور در آنجا لازم است. در تاریخ شفاهی زنان، بیشتر آنان منزل خود را ترجیح میدهند که مصاحبهکننده میتواند با توجه به نکات گفتهشدة ابتدایی، از مصاحبهشونده بخواهد عوامل احتمالی ایجاد مزاحمت و سروصدا را برطرف کند؛ مانند اینکه بخواهد گوشی تلفن را در بیاورند یا تلویزیون خاموش باشد و غیره. در مواقعی برای یادآوری بهتر خاطرات پیشنهاد میشود به آن مکانها سفر کرد؛ برای مثال، سفر به منطقه جنگی خوزستان یا بیمارستانی که موضوع گفتوگو است و غیره. در تنظیم زمان این بازدیدها باید شرایط مصاحبهشونده در نظر گرفته شود و این امکان فراهم شود تا با مسئولیتهای دیگر او تداخل نداشته باشد.
با توجه به مسئولیتها و نوع نقشآفرینی زنان در دفاع مقدس، موضوعاتی که برای تاریخ شفاهی آنان انتخاب میشود نیز باید مرتبط با نوع عملکرد و فعالیتشان باشد. پس در انتخاب موضوعات تاریخ شفاهی زنان باید به این موارد توجه داشت؛ البته زنانی که در مناطق عملیاتی زندگی میکردند یا به دلایل مختلف مانند پرستاری و ... در این مناطق حضور داشتند ازجمله مواردیاند که در اولویت قراردارند؛ زیرا این افراد هم در صحنه جنگ حضور داشتند و شاهد اتفاقات بودند و هم از نگاه زنانه به روایت میپردازند. با مراجعه به آنان میتوان روایت آنان را از نگاه زنانهشان شنید؛ نه اینکه سعی شود این موضوع برجسته شود. نوع روایت و توجه به بعضی موارد مانند جزئیات یا احساس در بیان روایت و ... در بیان زنان پررنگتر است و تاریخ شفاهی آنان را از مردان متفاوت میکند.
در موارد متعدد پیش میآید که زنان دربارة بعضی اتفاقات تلخ و ناگوار، سکوت و سعی میکنند با بیاننکردن، آن بخش از خاطرات را فراموش کنند؛ اینگونه اتفاقات در تاریخ شفاهی زنان نسبت به مردان بیشتر است. مصاحبهکننده باید با این موارد آشنا باشد و سعی کند با فراهمکردن شرایط، آنان را در بازگوکردن اتفاقات ترغیب کند. همچنین گاهیاوقات زنان دوست ندارند از مشکلات و خطرات در میدان جبهه یا سختیها، سرزنشها و ملامتهایی صحبت کنند که در نبود همسران یا اعضای خانواده تحمل کردهاند؛ در این صورت، در موضوعی که بیان این بخش از خاطرات کمکی به روایت موضوع مدنظر ندارد، نیاز به اصرار دربارة آن بخش نیست؛ برای مثال، دربارة سرزنشهایی که از اعضای خانواده شنیدند، مانند اینکه چرا با فلان خانواده ازدواج کرده یا چرا در خانه ننشسته است و خانهداری و بچهداری کند و در عرصهای حضور یافته که به نظر آنان مربوط به مردان است، فقط اشاره به این موضوع کافی است و نیاز به واکاوی بیشتر آن نیست. بهطور کلی تاریخ شفاهی نباید باعث شود به حریم خصوصی افراد وارد شویم و سعی در شخمزدن اتفاقات گذشته و روابط خانوادگی و شخصی راویان داشته باشیم. مصاحبهکننده برای انجام مصاحبة فعال دربارة موضوعی خاص، وارد مقطعی از زندگی افراد میشود؛ نه همه زندگی و روابط شخصی آنها.
محاسن تاریخ شفاهی زنان در دفاع مقدس
مصاحبه با زنان، این تجربه را به نگارندگان مقاله اثبات کرده است که زنان به دلایل اتفاقات، بیشتر توجه میکنند و آنها را در روایتشان بیان میکنند؛ اینکه تا چه میزان دلایل مستندند، بحث دیگری است؛ اما توجه به دلایل و انگیزههای اتفاقات و بیان آنها توسط زنان نشاندهندة نوع توجه آنها به مسائل است که میتوان با بهرهگیری از این مزیت، از آنها خواست بیشتر توضیح دهند که چرا چنین فکری میکنند و چنین دلیلی را میپندارند؛ در این صورت، در خلال بحث و صحبت دربارة آنها با ابعاد دیگری از اتفاق آشنا میشویم که ارزش روایتگری دارند.
به دلایل گفتهشده در بالا، زنان نیز از قدرت تحلیل چندجانبهتری نسبت به مردان برخوردارند که در مصاحبه تاریخ شفاهی میتوان از این وجه از شخصیت آنان استفاده کرد و در بیان روایت برای روشنشدن زوایای مختلف اتفاق استفاده کرد؛ برای مثال، پرسید که به نظر شما دلیل دیگری وجود دارد یا ممکن است هدف خاص دیگری پشت این ماجرا باشد؛ در این صورت، وارد بحث میشوند و تصویری با ابعاد بیشتر را پیش روی مصاحبهکننده باز میکنند. تأکید میشود اینکه چه میزان تحلیلها و دلایل ارائهشده قابلیت استناد دارند، بحث دیگری است؛ اما در مرحله مصاحبه و به دست آوردن بیشترین اطلاعات ممکن در رابطه با فرد یا اتفاق اهمیت دارند و درخور توجهاند.
زنان جزئیات بیشتری را به ذهن میسپارند و ممولاً به یادآوری آنها برایشان آسانتر از مردان است؛ زیرا در زمان وقوع حادثه یا مواجهه با فرد نیز به جزئیات بیشتری توجه میکنند؛ بنابراین، طبیعی است در خاطرشان مانده باشد. معمولاً در مصاحبه با مردان وقتی دربارة جزئیات حادثه یا حالات مختلف فرد در موقعیتهای مختلف سؤال میشود، پاسخهای دقیقی نمیدهند؛ البته این ادعا برای همه مردان نیست؛ اما بیشتر آنها اینگونهاند؛ در صورتی که در زمان مصاحبه با زنان، بیشتر پاسخ دقیق در رابطه با این سؤالات میشنویم.
اگر شرایط و زمان انجام مصاحبهها به درستی فراهم شود، زنان در مقایسه با مردان حوصله بیشتری برای مصاحبه دارند و معمولاً به ادامه مصاحبهها و شنیدن روایتهایشان اشتیاق بیشتری نشان میدهند. همچنین با حوصله بیشتری به جزئیات پاسخ میدهند و دوست دارند ابعاد مختلف را روایت و تجزیه و تحلیل کنند.
معمولاً زنان نسبت به مردان همراهی بیشتری برای ادامه مصاحبهها تا پایان کار دارند و خودشان را با مصاحبه هماهنگ میکنند. مردان بیشتر انتظار دارند مصاحبهکننده با شرایط آنان برای مصاحبه کنار آید؛ اما زنان بعد از دو یا سه جلسه مصاحبه، انعطاف بیشتری نشان میدهند و در رابطه با مصاحبهها، احساس مسئولیت و همراهی بیشتری نسبت به مردان دارند.
نتیجه
تاریخ شفاهی دفاع مقدس که تاکنون گردآوری و تدوین شده است، بیشتر معطوف به مردان و حضور آنان در دفاع مقدس است؛ اما برای جامعیتبخشی به تاریخنگاری شفاهی و انتقال مطلوبتر آن به نسلهای آینده، ثبت نقشآفرینی زنان در دفاع مقدس بهعنوان بخش مهم و تأثیرگذار در این مقطع تاریخی ایران ضروری است. با توجه به محدودیتهای اسنادی موجود، تاریخ شفاهی یکی از بهترین و کاملترین ابزار کارآمد در حفظ و اشاعه این فرهنگ و ماندگاری روحیه ایثارگری و ازخودگذشتگی زنان در هشت سال تحمل سختیها، ناملایمات، فشارهای عاطفی و روانی بسیار خواهد بود. با توجه به گذشت 42 سال از آغاز دفاع مقدس و کهولت سن و امکان فراموشی و فوت شاهدان و مطلعین، ضرورت تعریف، انجام و تدوین طرحهای تاریخ شفاهی دفاع مقدس و بهطور مشخص زنان اهمیت دارد؛ بنابراین، لازم است با شناخت موانع موجود، تاریخ شفاهی زنان در دفاع مقدس گردآوری و ثبت شود. شناخت موانع و مشکلات پیش روی تاریخ شفاهی زنان، راه را برای یافتن راهحل منطقی و علمی میگشاید که نتیجة آن، بهبود کیفیت تاریخ شفاهی زنان و جامعتربودن روایتها از دفاع مقدس خواهد بود.