Document Type : Original Article
Author
MA in Islamic Political Thought, Researcher of the History of the Revolution and the Thought of Muslim Thinkers, Iran
Abstract
Keywords
در بین تمام هنرها، هیچ هنری خطرپذیرتر از عکاسی نیست. عکاسی جنگ به حوزهای از عکاسی اطلاق میشود که طی آن از نبردها و مناقشات جنگی و زندگی در مناطق جنگی عکس گرفته میشود. عکاسی جنگ در کنار جانفشانیها و فداکاریها، بیرحمیها و دهشت، جنگ را نیز به تصویر میکشد. هر عکسی که بتواند بیانکنندۀ بعدی از این مناقشه باشد، در این شاخه قرار میگیرد. عکس نقش مهمی در اطلاعرسانی آن به عهده دارد و همه مردم با کنجکاوی بسیاری به عکسهای جنگ نگاه میکنند. جهتگیری این عکسها به بسیاری مسائل ازجمله سازمان ارائهدهندۀ عکسها، نحوه گزینش آنها برای ارائه، زمینهای که عکس در آن ارائه میشود و همچنین، بینش شخصی عکاس بستگی دارد. بیشتر عکسهای جنگ، عکسهایی را به تصویر میکشند که مربوط به پس از جنگاند؛ عکسهایی از ساختمانهای ویران و تلفات پس از جنگ، عکسهایی از مجروحین و جانباختگان و قربانیان جنگ، تصاویری از مکانهای درگیر جنگ که اکنون جز تلی از خاک چیز دیگری در خود ندارند، به همراه تصاویری که از اسرای جنگی تهیه شدهاند (شهابی، 1394: 1). اگرچه به نظر عکاسان جنگی، عکسها نمیتوانند زشتی جنگ را بهطور کامل به تصویر بکشند، برای روشنشدن افکار عمومی باید عکسی گرفته شود. دستکم میتوان از آنها بهعنوان مستندات تاریخی استفاده کرد (رکابدار، 1396). در تبیین این مسئله باید توجه داشت از زمان پیدایش عکاسی، یکی از کارکردهای مهم عکس، بازنمایی واقعیت و ویژگی استنادی آن بوده است. عکس از مهمترین اسناد تصویری در گسترش و حفظ رویدادهای تاریخی و حافظۀ یک جامعه است. حافظه تاریخی هر جامعهای بیش از هر چیز، از تجربه زیسته جمعی، تاریخ شفاهی، تاریخ نوشتاری و سند تصویری (عکس) وام میگیرد و عاملی بازدارنده برای فراموشی گذشته و مسیر اتصال آن به حال و انتقال به آینده است.
نتایج حاصل از پژوهشها نشان میدهند هم عکسها حاوی برخی مفاهیم و پیامهای مستقل از متن مکتوب هستند و هم برخی اطلاعاتی که متن مکتوب ارائه میدهد، در عکسها وجود ندارد و قابل ارائه در قالب تصویر نیستند. بهطور کلی عکسهای جنگ تحمیلی عمدتاً قلمرو مفاهیم متعین و آشکارساز احساسات و درونیات هستند و متن مکتوب در ارائه دادههای کمی و دقیق تاریخی موفق است. این دو ویژگی متباین در عین حال مؤید این نکته است که دو رسانه در پرداخت به یک موضوع واحد براساس قابلیتهای رسانهای صرفاً قادر به نوع خاصی از بیاناند؛ امری که اهل قلم و تصویرسازان (عکاسان) بهطور تلویحی به آن توجه داشتهاند و به نوعی میتوان آنها را دو رسانه همنشین برای تقویت بیانی دانست (عسگریکیا، 1398). نباید نادیده گرفت که در تمام سالهای پس از جنگ ایران و عراق، بیشتر به عکسهای عکاسان حرفهای پرداخته شده و روایت تصویری جنگ بیشتر از دیدِ دوربین این عکاسان دیده شده است. در کنار آلبوم تصاویر شهدا و رزمندگان که نشاندهندۀ هویت حقیقی جنگ تحمیلی هستند، تصاویر آماتور و غیرحرفهای فراوانی در حوزه دفاع مقدس وجود دارد. در تبیین اهمیت کاربست عکس غیرحرفهای جنگ در تاریخ شفاهی دفاع مقدس باید به این پیشزمینه توجه داشت که در عکسها ظرفیتهای ناشناختهای وجود دارد که از حیث واقعیت به مراتب به آنچه رخ داده، نزدیکتر از روایتهای ادبی و تاریخی است. جنگ ایران و عراق یکی از حوادث مهم جامعه ایران است که تعداد بیشمار عکسهای غیرحرفهای آن به خوانش وقایع و رخدادهای جنگ کمک میکنند؛ زیرا اصولاً حوزه علم و در این پژوهش علم تاریخ با امر عینی سروکار دارد. چرایی کاربرد گسترده عکس در بسط دانش تاریخی نیز در همین امر خلاصه میشود که سندیت آن از امر رخداده در گذشته، «عینی» است نه انگارهای ذهنی. بهناچار نقش و جایگاه عکاسی غیرحرفهای در جنگ ایران و عراق نیز نوعی روایتگری است و در استنادپذیر بودن عکسهای برجایمانده از این وقایع تردیدی وجود ندارد (خوانساری و همکاران، 1399: 21).
اگر بپذیریم جنگ تحمیلی عراق علیه ایران تأثیری عمیق و جدی بر عکاسی گذاشت (رهنما، 1392: 10)، باید این مهم را در عرصه تاریخ شفاهی دفاع مقدس بپذیریم که تدوین و تألیف کتب تاریخ شفاهی دفاع مقدس بدون توجه به تصاویر و عکسهای حرفهای و غیرحرفهای، یک نقصان محسوب میشود و تصاویر موجود، یاریگر مورخان و پژوهشگران تاریخ شفاهی جنگ در ایران هستند.
یکی از مسائل مغفولمانده در تاریخ شفاهی جنگ تحمیلی، بررسینشدن نقش شهید محراب، آیتالله مدنی در دفاع مقدس است و تاریخ شفاهی عملکرد شهید مدنی در دفاع مقدس مبتنی بر آرشیو تصاویر عکاسان حرفهای و آماتور یک ضرورت است. نویسندۀ این سطور، طرح پژوهشی با عنوان «نقش و عملکرد شهید محراب آیتالله مدنی در دفاع مقدس» برای بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس تدوین کرده است؛ در این مجموعه، از بخشی از تصاویر حضور شهید مدنی در جنگ تحمیلی استفاده شده است؛ ولی بررسیهای نگارنده نشان میدهند برای تدوین دقیقتر، منسجم و کاربردی نقش شهید مدنی در دفاع مقدس، به بررسی و گردآوری تصاویر غیرحرفهای (آماتور) از شهید مدنی نیاز است؛ زیرا علاوه بر تصاویر موجود از اقدامات امام جمعه تبریز، آیتالله مدنی در دوران دفاع مقدس که عکاسان حرفهای گرفتهاند، تصاویر فراوانی از اقدامات شهید مدنی در مناطق جنگی، سفرهای استانی برای تبلیغ جنگ، کمکرسانی در ستاد پشتیبانی جنگ، اقدامات درمانی در بیمارستانها، سخنرانی و خطبههای نماز جمعه تبریز، جلسات با نظامیان در پادگان و منزل، رسیدگی به خانواده شهدا و جانبازان، ارتباط با نهادهای انقلابی در زمان جنگ و غیره وجود دارد که عکاسان غیرحرفهای و افرادی عادی ثبت و ضبط کردهاند که لازم است گردآوری شوند و در صورت تهیه یک مجموعه آرشیوی از تصاویر شهید مدنی، میتوان تاریخ شفاهی عملکرد و اقدامات ایشان را در روند حضور یک ساله ایشان در جنگ تحمیلی تقویت کرد؛ ازاینرو، مقاله حاضر تلاش دارد با بهرهگیری از روش تحلیلیتوصیفی و مصاحبه شفاهی به تبیین نقش عکاسی غیرحرفهای (آماتور) در تدوین تاریخ شفاهی عملکرد شهید محراب آیتالله مدنی در دفاع مقدس بپردازد.
عکسهای غیرحرفهای (آماتور) و مردمی در جنگ تحمیلی یک منبع موثق برای تاریخ شفاهی جنگ هستند که پشتیبان و تکمیلکنندۀ تصاویر عکاسان جنگ (تصاویر حرفهای) هستند و توانایی مستندسازی روایتهای تاریخی از جنگ و تکمیلکنندۀ تاریخ شفاهی این دوران هستند.
نگارنده این مقاله برای تدوین کتاب شهید مدنی و جنگ تحمیلی، با استناد به تصاویر موجود از شهید مدنی با موضوعات مرتبط با جنگ، سؤالات جدیدی را طراحی و از همین طریق، مسائل جدید را استخراج کرده است.
آرزو علیزاده در پایاننامه کارشناسی ارشد خود با عنوان «بررسی جایگاه عکس و عکاسی در تدوین تاریخ شفاهی دفاع مقدس (موردپژوهی عکس رزمندگان یزدی)» تلاش دارد جایگاه و نقش هنر عکاسی در تدوین تاریخ شفاهی در حوزه ایثار و شهادت را ارزیابی کند و به واکاوی تأثیر آن بهعنوان یکی از مهمترین ابزارهای ثبت و ضبط اطلاعات بپردازد؛ زیرا این هنر از جایگاه مثالزدنی در این حوزه برخوردار است که نمونه عینی آن در دوران هشت سال دفاع مقدس دیده میشود.
جدول شماره 1. بررسی پیشینۀ پژوهش دربارۀ نقش عکاسی در دفاع مقدس
1 |
نقش هنر عکاسی در تدوین تاریخ شفاهی شهادت و ایثار |
علی صالحی و آرزو علیزاده |
کتاب مجموعه مقالات تاریخ شفاهی ایثار و شهادت، نشر شاهد |
1393 |
یکی از پرسشهایی که گاهی فعالان تاریخ شفاهی با آن مواجهاند، این است که تا چه اندازه از عکس میتوان در تدوین نهایی متن استفاده کرد و اساساً بین تاریخ شفاهی و عکس ارتباطی هست یا نه. آیا از عکسهای راوی و تصاویرِ حوادث مرتبط با خاطرات او باید استفاده کرد. آیا تصاویر او هنگام ضبط خاطرات را باید ثبت کرد. در گذشته مورّخان بیشتر به استفاده از متن و اسناد مکتوب معتقد بودند که با ورود و ترویج تاریخ شفاهی، این نگرش به میزان زیادی تغییر کرد؛ بهطور مثال، ازطریق تاریخ شفاهی اطلاعات و زوایای جدیدی از رویدادهای تاریخی برای پژوهشگران روشن شد که قبلاً از آنها غفلت میشد. در ادامه این روند، در دهههای اخیر، برخی تاریخنگاران به هم بهعنوان یکی از دادههای تاریخی توجه داشتهاند. نکته حائز اهمیت این است که یک تصویر، دادههای مختلفی را در اختیار محقق قرار میدهد؛ بهطور مثال، پوشش افراد، معماری ساختمانها و سازههای موجود در تصویر، غذاها، حالت افراد و ... همگی دارای اهمیت است. بدیهی است راوی دربارۀ بسیاری از تصاویر خاطراتی دارد که باید آنها را بهصورت دقیق و کامل دریافت کرد. چهبسا برخی تصاویر به تحریک حافظه راوی نیز کمک کنند. ضمن آنکه برخی تصاویر موجود در آرشیو شخصیِ راویان میتواند در نوع خود منحصربهفرد باشد و استفادهنکردن از آنها یک غفلت بزرگ بهشمار آید. معمولاً راویان تصاویری از خود یا دیگران دارند که مرتبط با بخشی از زندگی و خاطرات آنان است. استفاده از این تصاویر بخشی از گذشته را بازنمایی میکند و در تکمیل اطلاعات مرتبط با راوی مؤثر خواهد بود؛ اما ضروری است این تصاویر را گویاسازی و در مکان مناسب و با معرفی و توضیح کافی در کتاب درج کنند. بخش دیگری از تصاویر مربوط به مکانهایی است که راوی در آنها حضور یافته است یا اطلاعاتی درباره آنها دارد. استفاده از این تصاویر هم در صورت گویاسازی و درج اطلاعات دقیق میتواند بخشی از گذشته را بازنمایی کند. ضروری است جزئیات مرتبط با یک عکس دقیقاً از راوی دریافت شود؛ اینکه عکس دقیقاً چه زمانی و بهوسیلۀ چه کسی گرفته شده، چرا محلی که در آن تصویربرداری شده، به این شکل است، چرا افراد در این حالت هستند، حاضران واجد چه ویژگیهایی بودند، محل عکس دقیقاً کجاست، آیا ممکن است تصاویر دیگری هم موجود باشد، این مکان همچنان باقی است و پرسشهای دیگر که هر یک میتواند بخشی از قطعات مرتبط با موضوعِ مدنظر را تکمیل کند (قزوینی، 1396).
بعد از ذکر مسئله فوق، باید اشاره شود عکس بهعنوان یکی از ابزارهای ثبت و ضبط، کارویژه بازنمایی را انجام داده و از آغاز حضور پررنگش در عرصه هنر قرن بیستم، در خدمت مورخان و تاریخنگاران بوده است. محققان تاریخ شفاهی با استفاده بهینه از عکس، بهعنوان سند اجتماعی و برانگیزاننده حافظه، میتوانند گامهای بلندتر و مؤثرتری در درک و تفسیر بهتر تاریخ شفاهی بردارند. عکس در ایجاد شکل و قالب برای روایتهای شفاهی، نقش تعیینکننده دارد و نیز در قالبهای مستندسازی، از ثبات و تغییرناپذیری اعتناپذیری برخوردار است. عکاسی دفاع مقدس تحت تأثیر ارزشهای ناشی از عقاید مذهبی بوده است و این تأثیرات در فضاهای آرام و توأم با حس معنویت عکسهای جنگ نمود دارد. عکسهای جنگ ایران و عراق برخلاف خشونت و ویرانی ناشی از جنگ، بیانکنندۀ قداست جبهه و جهاد و انسانهایی است که داوطلبانه برای جهاد در راه خدا شتافتهاند. همچنین، نوع نورپردازیها و ترکیببندیها بیش از اینکه بیانکنندۀ فاجعه، نابودی و صورت ناخشنود جنگ باشد، نمایشگر آرامش، حضور معنوی، شور و نشاط و فضای بدون تشویش و اضطراب ناشی از جنگ است (خامسی، 1390). ویژگیهایی همچون مقاومت، ایستادگی و شهادتطلبی ازجمله مضامین حاضر در این مجموعه عکسها است و نمادهای مرسوم شیعی نیز در عکسها با چنین مضامینی آمیخته میشود (کیانیرضایی، 1397).
یکی از تأکیدات در تاریخ شفاهی دفاع مقدس، تبیین مسئله مفاهیم دینی و عاشورایی در رفتار و منش رزمندگان و ماهیت کلی دفاع مقدس ایران در برابر رژیم بعثی عراق است و کتابهای مختلف تاریخ شفاهی، بازنمایی فرهنگ ایثار، شهادت و رفتار عاشورایی رزمندگان است. برای گفتمانسازی چنین مسائلی، تصاویر و عکسها نقش مؤثری در تعمیق مباحث مطروحه در تاریخ شفاهی جنگ دارند. براساس مطالعات انجامگرفته، در جنگ ایران و عراق، هنرمندان با استفاده از تصاویر، چهره جنگ را بهعنوان امری مقدس بازنمایی کردند. عکاسان نیز در این میان با استفاده از المانهای مقدس به بازنمایی جنگ مقدس پرداختند.
باید در نظر داشت عکس به دلیل کارکرد مؤثرش در ثبت بیواسطۀ رویدادها و حوادث گوناگون، منبع قابل اطمینانی در حوزه تدوین تاریخ شفاهی است. اطلاعات استخراجشده از عکسها به دلیل گویایی بالا، گاه بهعنوان منبع اصلی روایت یک رویداد تاریخی، گاه بهعنوان ارائهدهندۀ سرنخهای ارزشمند برای جستوجوی تاریخی و مواقعی نیز بهصورت تأییدکننده بر برخی شواهد تاریخ شفاهی بهدستآمده از اهمیت بالایی برخوردار است؛ بنابراین، تحلیل سنجیده و دقیق عکسهای برجایمانده از این رویداد عظیم، دریچههای تازهای در حوزه تدوین تاریخ شفاهی جنگ خواهد گشود. یک تحلیلگر خوب، عکس خود را به هرچه با عکس در ارتباط است، مجهز میکند. این عمل مانند کار منتقد ادبی است که هنگام تحلیل رمان، خود را به اطلاعات پسزمینه تاریخ فرهنگی نگارش رمان، زندگینامه مؤلف و ... مجهز میسازد. تحلیلگر عکس نیز باید از خود بپرسد: این آدمها کیستند؟ برای چه در این لحظه و در اینجا دورهم گرد آمدهاند؟ این مکان معین گویای چه نکاتی است؟ و سؤالهای دیگر کاوشگر و تحلیلگر عکس که در ثبت جزئیات حقایق موجود در عکس تأثیر بسزایی دارد. ما همواره در برابر هر عکس با سه روایت روبهرو هستیم: نخست، روایتی که عکس آن را بیان میکند که میتوان از آن بهعنوان اطلاعات اولیه عکس نام برد. دوم، روایت اطراف عکس که همان پشتزمینه عکس است. سوم، روایتی که بهوسیلۀ تحلیلگر به عکس نسبت داده میشود. هنر اصلی تحلیلگر تاریخ شفاهی در مواجهه با عکس را در جایی که این سه حقیقتهای گوناگون این است که این سه روایت به هم میرسد، بجوید و آن را از عکس استخراج کند؛ البته عکسهای مربوط به دوران دفاع مقدس که برای استخراج تاریخی پیچیدگی بیشتری دارند (صالحی و علیزاده، 1393).
در این مسیر باید به برخی ملاحظات پیوند بین عکاسی غیرحرفهای و تاریخ شفاهی جنگ توجه کرد:
اول) برای تبیین تاریخ شفاهی جنگ، عکسها میتوانند به آشکارسازی جنبههای درونی افعال انسانی کمک کنند که در متن مکتوب بهصورت بیرونی عرضه میشود. بهمنظور تشریح رابطه متن مکتوب تاریخ جنگ و عکسهای جنگ، شاید استفاده از مثال جسم و روح مفید باشد. متن، جسم تاریخ است و عکس در این کالبد روح میدمد. عکسها بهنحو مؤثری کمک میکنند تا نظم تمامعیار رخداد تاریخی جنگ از بطن ظاهر آشفتۀ اطلاعات رویدادها و حوادث آشکار شود و تبلور پیدا کند.
دوم) در مقایسه بین تاریخ مکتوب و عکس جنگ، سهم عکسها در تولید معرفت خودشناسانه برای مخاطب به مراتب بیشتر از متن مکتوب است. همچنین، کثرت بهکارگیری مفاهیم ارزشمحور در متن مکتوب و تنوع آنها به دلیل پشتوانه کلامی در بیان مفاهیم ذهنی، فلسفی، اخلاقی و دینی به مراتب بیشتر از عکسها است. اگرچه رویکرد کلی متن و عکس جنگ در نمونههای مطالعهشده ارزشمداری است، اشارات صریح به مفاهیم برساخته فرهنگی و ایدئولوژیک در متن، هم بیشتر است و هم تنوع دارد. به عبارت دیگر، متن و کلمه، زمینه مساعدتری برای ترویج مفاهیم ارزشمدارانه مدنظر حاکمیت بوده است. عکسهای جنگ تحمیلی واجد عناصر بسیاری در تحریک و انگیزش مخاطب در جانبداری از جنگ و ترغیب برای مشارکت در آن هستند.
سوم) یکی از مهمترین امتیازات تاریخ مکتوب، خصوصیت گاهشمارانه آن است که معمولاً عکسها به این منظور تهیه نمیشوند و حتی اگر تهیه شوند، در ارائه جزئیات متأثر از گذر زمان بر امور، اشیا، انسانها و مکانها ناتواناند؛ حتی اگر تجمیع کار عکاسان مختلف براساس ترتیب تقدم و تأخر زمانی تنظیم شده باشد، مشاهده عکسها نمیتوانند چشماندازی از زنجیره تحولات، علتها و معلولها در اختیار بیننده بگذارند؛ زیرا ابزار عکس، تصویر است و تصاویر قادر به ارائه جزییات رویدادها نیستند. متن مکتوب تاریخ جنگ نیاز به تعبیر و تفسیر و تأویل و حدس و گمان ندارد. دربارۀ بیشتر عکسهای جنگ تحمیلی اگر توضیحات زیرنویس همراه نباشد، مکان، رخداد و ویژگیهای افراد تشخیص داده نمیشوند (عسگرینیا و همکاران، 1399: 85-81). در این میان، عکاسان حرفهای جنگ، خیل وسیعی از مسائل نظیر ستاد پشتیبانی، سخنرانی، حمایت از نیروهای اعزامی به جبهه، مراسم بدرقه، حضور در مراسم شهدا، سخنرانی در نماز جمعه، رسیدگی به وضعیت عمومی شهرها و غیره را در ارتباط با تاریخ دفاع مقدس پیگیری نمیکردند و عکاسیهای مرمی و آماتور، بیشتر این رویدادها را ثبت و ضبط میکردند. با توجه به اینکه شهید مدنی نقش عمدهای در ستاد پشتیبانی جنگ و مسائل جنگ در شهر تبریز داشتند، بخش عمدهای از تصاویر ایشان در دوران دفاع مقدس که از تبریز وجود دارد، برگرفته از آرشیو افراد عادی یا افرادی است که با ایشان در ارتباط بودند.
برخی از عکاسان جنگ در تبریز با آیتالله مدنی ارتباط داشتند؛ برای نمونه، حسین جباریپور که در تبریز به عکاسی آزادی مشهور است (مصاحبه نگارنده با حسین جباریپور، 18/04/1399)، بهزاد پروین قدس، آرشیوی از تصاویر آیتالله مدنی را در اختیار دارد (مصاحبه نگارنده با بهزاد پروینقدس، 02/02/1399)؛ در عین حال، آیتالله مدنی عموماً مخالف تصویربرداری و تهیه فیلم از خود بودند و همین امر منجر شد تا آرشیو تصویری درخصوص ایشان اندک باشد.
علیاصغر شعردوست دربارۀ این مسئله اشاره کرده است که آیتالله مدنی خواستار ثبت و ضبط خاطرات رزمندگان اسلام بودند و از افراد میخواستند از مراسم اعزام نیرو به مناطق جنگی فیلمبرداری شود (شعردوست، 1377: 268). در نقطه مقابل، مردم عادی، رزمندگان، خانوادههای شهدا و جانبازان و نزدیکان ایشان تصاویر زیادی از ایشان در موقعیتهای مختلف در ارتباط با جنگ تحمیلی در اختیار دارند که افرادی غیرحرفهای گرفتهاند؛ ولی محتوای عکسها دارای ارزش است؛ بنابراین، این ممانعت شهید مدنی از تصویربرداری رسمی توسط عکاسان حرفهای جنگ منجر میشود عکسهای مردمی و غیرحرفهای ارزش پیدا کنند. با توجه به اینکه شهید مدنی با تصویربرداری رزمندگان و افراد عادی هیچگونه مشکلی نداشتند، این گروه از تصاویر جایگاه مهمی در تدوین تاریخ شفاهی شهید محراب در جنگ دارند.
تصاویر منتشرشده از آیتالله مدنی در دوران دفاع مقدس، صرف اینکه تبیینکنندۀ یک کنش از ایشان در یکی از حوزههای مربوط به دفاع مقدس است، دارای معانی، برداشتها، مواضع و رویکرد ایشان به تحولات داخلی و خارجی است؛ برای نمونه، دکتر جواد منصوری نخستین فرمانده سپاه درخصوص تأثیر عکسهای شهید مدنی در دوران جنگ تحمیلی اشاره میکند:
«آیتالله مدنی در اوایل جنگ هم شخصاً به جبهه رفتند با همان لباس پاسداری. عکس هم هست. آن عکس خیلی معنا داشت؛ هم در برابر شریعتمداری بود، هم در برابر ضد انقلاب بود، هم در حمایت از سپاه پاسداران بود، هم حرف حضرت امام(ره) را تأیید میکرد با آن کارشان. همان عکس و همان روال زمینهساز شهادتش شد» (مصاحبه نگارنده با دکتر جواد منصوری، 08/02/1399).
حجتالاسلام حسن ایمانینسب اشاره میکند که تصاویر شهید مدنی در لباس رزم طی دوران جنگ، نمایشدهندۀ چهره انقلابی ایشان به دشمنان است (مصاحبه نگارنده با حجتالاسلام حسن ایمانینسب، 01/03/1399).
بنابراین، گردآوری تصاویر مردمی از ایشان، مواضع و روحیه ایشان نسبت به تحولات مختلف جنگ را نشان میدهد.
یکی از مسائلی که عکسهای موجود از شهید مدنی را برجسته میکند، کمبودها و محدودیتهای افراد و سازمانها در تدارک ابزار تصویربرداری بوده است و فشار اقتصادی ناشی از جنگ باعث شده بود مردم به لحاظ مالی توانمندی تهیه دوربینهای حرفهای را نداشته باشند و همین مسئله به کمبود تصاویر ایشان منجر شده است.
اصغر آسایشجاوید، مکبر شهید مدنی در ستاد نماز جمعه تبریز اشاره میکند متأسفانه امکانات تصویربرداری در اختیار گروههای مردم عادی و ستادهایی که با شهید مدنی کار میکردند، مثل جهاد سازندگی، نبود و همین مسئله باعث شد خیلی از رویدادهایی که شهید مدنی در آنها در زمان دفاع مقدس و حتی قبل از آن حاضر بودند، ثبت و ضبط نشود (مصاحبه نگارنده با آسایشجاوید، 15/05/1399). ناصر برپور، محافظ شهید مدنی در تبریز، اشاره میکنند خیلی از اقدامات شهید مدنی بعد از نماز جمعه، توسط مسئولان ثبت تصویری نشده یا فیلمبرداری نشده است و همین مسئله عاملی شده است که اقدامات ایشان فراموش شود (مصاحبه نگارنده با ناصر برپور، 22/05/1399). همین محدودیتها عکسهای حتی غیرحرفهای و آماتور را ارزشمند ساخته است و در تاریخ شفاهی آیتالله مدنی بهعنوان یک سند و منبع استفاده خواهد شد؛ بهطور مثال، شهید مدنی بعد از نماز جمعه در دوران جنگ، افراد را بسیج میکردند تا به کمک جهاد سازندگی در روستاها و حواشی شهرها بروند و تصویربرداری حرفهای از این قضایا وجود ندارد.
در بررسی بسیار کوتاه، نزدیک به چند میلیون عکس مربوط به دوران دفاع مقدس وجود دارد که اکنون داخل خانههای رزمندگان است؛ این تصاویر، گویاترین سند مردمی دفاع مقدسی است که با از دست دادن رزمندگان، فراموش شده و قابلیت گویاکردن را بهنحوی از دست دادهاند؛ بنابراین، شاید بتوان نخستین چالش پیش روی تحلیلگران عکسهای دفاع مقدس را پراکندگی عکسها در میان رزمندگان و عدم دستیابی نظاممند به آنها بیان کرد که این موضوع روند استخراج تاریخی دوران دفاع مقدس را از رهگذر عکسهای گرفتهشده در این دوران، کُند میکند. امروز که زمان زیادی از دوران جنگ گذشته است، بسیاری از عکاسهای دفاع مقدس فراموش کردهاند که زمان و مکان و عملیات نگاتیو عکسها کجا و چه زمانی بوده است و باید با بحث و بررسی براساس نقشه، چهرهها و نکات دیگر موجود در عکسها به این اطلاعات رسید (صالحی و علیزاده، 1393). در همین راستا، مردم تصاویر و عکسهای زیادی از شهید مدنی دارند؛ حتی پژوهشگران دفاع مقدس در تبریز برای خویش آرشیوهای شخصی از شهدای محراب تهیه کردهاند که منتشر نشدهاند و صرفاً آنها را در مناسبتهای مختلف و به فراخور کتابهای در حال تألیف خویش استفاده میکردند و همین مسئله، آسیب جدی به آرشیو تصاویر شهید مدنی وارد میسازد؛ برای مثال، ناصر یاری، عضو سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که از پژوهشگران دفاع مقدس در تبریز و دارای چندین جلد کتاب در حوزه شهدای دفاع مقدس است، بر این نکته تأکید کردند (مصاحبه نگارنده با ناصر یاری، 12/05/1399). سردار جمشید نظمی در کتاب با تو میمانم اشاره میکند: «از آیتالله مدنی غیر از این، فیلم و عکسهای فراوان داشتم» (قلیزاده، 1393)؛ ازاینرو، مرکز و سازمانی باید متولی جمعآوری این تصاویر از مردم، پژوهشگران منطقهای و مجموعهداران عکس در شهرستانهایی باشد که شهید مدنی در آنجا فعالیت داشته است که (مصاحبه نگارنده با دکتر احمدحسین انزابی، 18/07/1400) در این حوزه به نظر میرسد تبریز، همدان، خرمآباد، ارومیه و اهواز از اهمیت بیشتری نسبت به سایر شهرها برخوردارند.[1]
یکی از مشکلات درخصوص آلبوم تصاویر شهید مدنی، فقدان مجموعهای از تصاویر شهید مدنی در نزد خانواده ایشان است. همین مسئله منجر شده است دسترسی پژوهشگران به تصاویر سخت شود؛ برای نمونه، سیده ربابه مدنی، دختر شهید محراب آیتالله مدنی، در گفتگو با راقم این سطور اشاره کردند که آرشیو تصاویر ایشان را ندارند (مصاحبه نگارنده با سیده ربابه مدنی، 10/04/1399).
مهمترین چالش بر سر استفاده از گنجینه عکسهای دفاع مقدس این است که بخش بزرگی از این آثار بدون اینکه درست آرشیو شده باشند، در فایلهای پر از گرد و غبار روزنامهها و خبرگزاریها رها شدهاند (توانگر، 1392). علاوه بر تصاویر عکاسان جنگ، خبرگزاریها دارای مجموعههایی از تصاویر و عکسهای جنگ هستند که منتشر نکردهاند یا بهصورت موردی در مناسبتهای مختلف، چند نمونه از تصاویر را در تارنماها و شبکههای مجازی اجتماعی منتشر میکنند و در عین حال، تهیه آنها توسط پژوهشگران تاریخ شفاهی و محققان دفاع مقدس، هزینههای زیادی را طلب میکنند (گفتوگوی تلفنی نگارنده با ابراهیم سلیمانی، 1400).
مجتبی آقایی، رئیس هیئتمدیره انجمن عکاسان بحران اشاره کرده است: «عکاسی جنگ در برههای از زمان مورد حمایت رسانهها، مستندسازان و مردم بود. به دلیل وجود شرایط حساس در مقطع زمانی جنگ ایران و عراق، رسانهها از عکسهای مربوط به وقایع جنگ تحمیلی استقبال زیادی میکردند ... جمعآوری و انتشار عکسهای جنگ بر عهده ارگانهای دولتی و دستاندرکاران امر است. نهادهای دولتی وظیفه پررنگ کردن مقوله عکاسی جنگ را بر عهده دارند و باید به شکل جدیتری به این حیطه بپردازند» (آقایی، 1385: 24). درخصوص تصاویر شهدای محراب در دفاع مقدس، ارگانها و نهادها بهخوبی نتوانستهاند آرشیو عکسهای غیرحرفهای مربوط به شهیدان محراب در دفاع مقدس را جمعآورری کنند و در آرشیو تصاویر شهید محراب آیتالله مدنی، عموماً تصاویر یکسانی را در تارنماهای خود به نمایش گذاشتهاند و تلاشی برای تهیه و تدارک عکسهای جدید و ایجاد آرشیو کاملی از شهدای محراب در دفاع مقدس انجام نشده است. این مسئله حتی باعث نارضایتی پژوهشگران تاریخ و محققان در این زمینه شده است» (مصاحبه نگارنده با احمدحسین انزابی، 18/07/1400).
یکی از مشکلات تصاویر مربوط به دفاع مقدس، فقدان اطلاعات دقیق مکان تصویربرداری است و همانطور که سیدعباس میرهاشمی مؤسس و رئیس انجمن عکاسان انقلاب و دفاع مقدس اشاره کرده است: «مهمترین مشکل ما این بود که متأسفانه عکاسان هیچ اطلاعی از محل عکاسی نداشتند» (میرهاشمی، 1389: 15). این مسئله دربارۀ تصاویر شهید مدنی در مناطق جنگی بهوفور وجود دارد. تصاویر ایشان در ستاد پشتیبانی جنگ و کمکرسانیها و اعزامها در تبریز مشخص است؛ ولی تصاویر ایشان در مناطق جنگی مشخص نیست که مربوط به کدام مناطق است؛ البته در برخی از تصاویر ایشان، مکانها خاص هستند و قابلیت شناسایی را دارند؛ ولی بخش عمده تصاویر، قابلیت شناسایی مکان را ندارند.
یکی از مشکلات تصاویر شهید مدنی در مناطق جنگی یا فعالیتهای ایشان در پشتیبانی جنگ نیز عدم درج تاریخ برای تصاویر است و ازجمله مشکلاتی که همواره در عکسهای غیرحرفهای وجود دارد، قیدنشدن تاریخ عکس در پشت تصاویر است. هرچند حضور شهید مدنی در دفاع مقدس نزدیک به یک سال بوده است، قیدشدن تاریخ زمانی تصاویر به تحلیل پژوهشگران کمک شایانی میکند.
برخی از تصاویر از آیتالله مدنی در مناطق جنگی به دلیل اینکه عکاسهای غیرحرفهای و رزمندگان ثبت و ضبط کردهاند، از کیفیت پایینی برخوردارند که صرفاً از حیث تأکید حضور ایشان در جنگ، ارتباط با رزمندگان، سخنرانی عمومی ایشان برای تبیین مسائل و برداشتهایی از این دست حائز اهمیتاند و این مسائل برای پژوهشگران تاریخ جنگ حائز اهمیتاند؛ ولی برای مخاطب عام جذابیت چندانی ندارد؛ اما همچنان با وجود مشکلات کیفیتی، سند تاریخی جنگ محسوب میشوند که قابلیت استفاده در تدوین تاریخ شفاهی عملکرد شهید مدنی در جنگ تحمیلی را دارند و گویای مسائل مختلفی هستند که محقق از این اطلاعات برای تبیین مسائل مختلف بهره میگیرد؛ برای نمونه، تصویر زیر که سخنرانی آیتالله مدنی در مناطق جنگی است، کیفیت مناسبی ندارد؛ اما چندین نکته را برای محقق تاریخ شفاهی سیره شهید مدنی مشخص میسازد؛ اول) حضور شهید مدنی در مناطق جنگی، دوم) حضور ایشان در بین سربازان، سوم) اکتفانکردن شهید مدنی به گفتگو با فرماندهان نظامی در سنگرها، چهارم) بازدید شهید محراب از مناطق جنگی، پنجم) سخنرانی ایشان برای رزمندگان، ششم) فقدان محافظان زیاد برای حراست از ایشان، هفتم) سخنرانی ایستاده برای رزمندگان که با وجود کهولت سن و بیماری ایشان نشانی از احترام ویژه ایشان به رزمندگان بوده است، هشتم) ارتباط نزدیک شهید مدنی با نیروهای رزمنده در مناطق جنگی و غیره.
تصویری از آیتالله مدنی در حال سخنرانی در مناطق جنگی با کیفیت پایین اما ارزش سندی بالا در پژوهش تاریخ شفاهی جنگ
با توجه به اینکه شهادت ایشان در زمان جنگ تحمیلی بوده، این مسئله ترور ایشان هم جزئی از مباحث جنگ تحمیلی و عملکرد منافقین در جنگ تحمیلی علیه نیروهای انقلاب اسلامی است. اصغر حیدری که از فرهنگیان بازنشسته تبریز است، در گفتگو با بنده درخصوص آرشیو عکس مربوط به شهید مدنی اشاره کردند: «یکی از دوستان دو سه تا عکس منتشرنشده از جسد شهید مدنی برای بنده فرستاد و باید در کامپیوترم جستوجو کنم» (مصاحبه نگارنده با اصغر حیدری، 16/04/1399). باید اشاره کنم ایشان 21 تصویر برای نگارنده این مقاله ارسال کرد که نوزده عکس را بنده در آرشیو خود داشتهام؛ اما دو عکس از پیکر شهید مدنی را تا الان ندیده بودم و تا کنون منتشر نشده بود و به دلیل وضعیت عکس، لزومی به انتشار آن از طریق بنده وجود نداشت. در ادامه، مسئله تصاویر شهید مدنی دربارۀ جنگ و استنادات به آن بررسی میشود.
د. مصادیق کاربست تصاویر غیرحرفهای برای تقویت تاریخ شفاهی عملکرد شهید مدنی در دوران جنگ،
در این مقاله تلاش شده است به این سؤال پاسخ داده شود که عکاسی غیرحرفهای در تدوین تاریخ شفاهی عملکرد شهید محراب آیتالله مدنی در دفاع مقدس دارای چه ظرفیتها، کاستیها و مصادیقی است. یافتههای پژوهش، برآمده از گفتگوهای مستمر نگارنده با نزدیکان، همراهان، خانواده و محافظین ایشان است؛ این یافتهها نشان میدهند: اول) در منازل رزمندگان و دوستداران شهید مدنی، تصاویر فراوانی از شهید محراب آیتالله مدنی وجود دارد که بخشی از این تصاویر مربوط به دفاع مقدس است؛ دوم) تصاویر غیرحرفهای و آماتور از شهید مدنی با مشکلاتی ازنظر کیفیت، کادربندی و زیباییشناسی مواجهاند؛ اما به لحاظ محتوایی، اطلاعات مفیدی در اختیار پژوهشگران تاریخ شفاهی قرار میدهند؛ سوم) برای برخی از رویدادها و کنشهای آیتالله مدنی، خاطرات اندکی وجود دارند و حتی مطالبی از خاطرات حذف شدهاند؛ اما تصاویر غیرحرفهای در شرایط مختلف از شهید مدنی به طرح مسئله، سازماندهی پژوهش، پیگیری یک مسئله تاریخی، پاسخ به مجهولات مورخ و پژوهشگر تاریخ، تبیینکننده یک فرضیه و مسائلی از این دست منجر شده است؛ چهارم) دربارۀ دلایل اهمیت عکسهای غیرحرفهای برای تدوین تاریخ شفاهی آیتالله مدنی در دفاع مقدس و سایر رویدادهای تاریخی به مسائل زیر اشاره میشود: تمایلنداشتن آیتالله مدنی به تصویربرداری و فیلمبرداری از ایشان و کمبود تصاویر رسمی و حرفهای از اقدامات ایشان (همین مسئله عکسهای غیرحرفهای ایشان را ارزشمند میکند)؛ انتقال معنا و مفهوم به مخاطبان داخلی و خارجی ازطریق تصاویر شهید مدنی و بازتاب تصاویر ایشان در محافل مختلف و جریانات سیاسی؛ کمبود ابزارهای تصویربرداری منجر شد تصاویر غیرحرفهای، پشتیبان و تکمیلکننده تصاویر ایشان باشند که کمک شایانی برای تاریخ شفاهی زندگانی و اقدامات ایشان است)؛ پنجم) مشکلات و کاستیهای مربوط به تصاویر غیرحرفهای از شهید مدنی به قرار زیرند: مشخصنبودن ارگان و مرکزی برای تحویلگرفتن تصاویر شهدای محراب و دفاع مقدس، دسترسی آسان نداشتن به آرشیو عکس شهید محراب در خبرگزاریهای فعال در جنگ تحمیلی، نگرش غیرجدی ارگانهای دولتی به تصاویر مردمی و غیرحرفهای مربوط به شهید مدنی در دفاع مقدس، کمبود اطلاعات دربارۀ مکان تصویر، درجنشدن تاریخ عکسهای شهید مدنی در مناطق جنگی یا پشت جبهه و کیفیت پایین تصاویر و فقدان توجه به زیبائیشناسی عکس؛ ششم) مصادیق فراوانی وجود دارند که پیوست تصاویر و عکسهای آماتور به جذابیت خاطرات شفاهی آیتالله مدنی میافزاید و در عین حال، مستندکنندۀ خاطراتی است که صرفاً دارای یک راوی است و افراد دیگر شاهد آن ماجرا یا رویداد نبودهاند.
[1]. البته باید اشاره شود دبیرخانه شورای سیاستگذاری ائمه جمعه با همکاری حوزه هنری انقلاب اسلامی نخستین جشنواره عکس شکوه جمعه را برگزار فراخوان دادند که بخشی از این فراخوان مربوط به «عکسهای مربوط به شهدای محراب و جلوههای تاریخی نماز جمعه شهدای محراب» بود که این تصاویر تا کنون منتشر نشده است. تلاشهایی از این دست اندکاند؛ البته آقای ابراهیم سلیمانی از عکاسان انقلاب اسلامی و دفاع مقدس در گفتگو با راقم این سطور اعلام داشته است آرشیوی از تصاویر شهدای محراب را برای انتشار در یک مجموعه کتاب آماده کرده که تا زمان نگارش این مقاله منتشر نشده است.